Amazing [Persian translation]
Amazing [Persian translation]
من درست حسابیها رو بیرون نگه داشتم
و اجازه دادم عوضیها بیان تو 1
فرشتهی رحمتی داشتم که
منو از بین همهی گناهام ببینه
زمانهایی تو زندگیم بود که
داشتم دیوونه میشدم
تلاش میکردم از میون
درد عبور کنم
وقتی دستم لیز خورد2
و زمین خوردم
آره، فکر میکردم میتونم ترک کنم
ولی نمیتونستم از در بیرون برم
خیلی خسته و منزجر بودم
از زندگی دروغینم
آرزو می کردم که
بمیرم
محشره
تو یه چشم به هم زدن،
بالاخره نور رو میبینی
محشره
وقتی لحظهای میرسه که،
میدونی حالت خوب میشه
محشره
و من برای دلهای ناامید،
امشب دعا میکنم
اون شات آخری، یه تعطیلی همیشگیه
و چقدر میتونی بالا بری
با اون بالهای شکسته؟
زندگی یه سفره، نه یه مقصد
و اصلا نمیشه گفت3،
فردا چی با خودش میاره
"باید چاردست و پا رفتن رو یاد بگیری
قبل اینکه راه رفتن رو یاد بگیری"
ولی من به اون همه حرف حسابی
نمیتونستم گوش بدم
اوه آره، من اون بیرون تو خیابون
برای زنده بودن دست و پا میزدم 4
برای زنده موندن خراش میدادم 5
محشره
اوه، تو یه چشم به هم زدن
بالاخره نور رو میبینی
اووه، محشره
وقتی لحظهای میرسه که
میدونی حالت خوب میشه
اوه، محشره
و من برای دلهای ناامید
امشب دعا میکنم
دلهای ناامید،
دلهای ناامید،
عزیزم، عزیزم
نه نه
[رادیو]
خب از طرف همهی ما در اروسمیث به همهی شما هر جا که هستید به یاد داشته باشید: اون نورِ انتهایِ تونل ممکنه شما باشی!
شب بخیر!
1. کسایی که مناسب من نبودن 2. جایی رو که چنگ زده بودم از دست دادم3. اصلی: نمی تونم بگم 4. اصلی: تلاش میکردم زنده بمونم 5. تزریق یا خراش دادن پوست برای قرص ال اس دی
- Artist:Aerosmith
- Album:Get a Grip (1993)