أنا نفسي [Ana Nefsy] [Persian translation]
أنا نفسي [Ana Nefsy] [Persian translation]
چرا هر دختری که می بینم ، داستانی نقل می کند که با پشیمانی به پایان می رسد ، واژه هایی انباشته از غم و اندوه و ترس و درد
هر یک از آنها احساس تنهایی می کنند یا می خواهند که فرار کنند
درد ، روح ایشان را فرا گرفته و دل آنها شکسته است
آرزو می کنم بتوانم دختری را پیدا کنم که زندگیش قرین شادی باشد
آرزو می کنم دختری را پیدا کنم که احساس امنیت می کند
آرزو می کنم دختری را ببینم که لبخند به لب دارد
چیزی هست که می خواهم بگویم و ای کاش بفهمی ، بگویم؟
از همان ابتدا تا همین انتهایی که با هم بودیم احساسی دارم
می گویم ، که مرا می ترساند ، بگویم؟
شاید نباید بگویم ، می توانی بفهمی؟
احساس می کنم عشق من ، تو
همانی هستی که همه ی آن دل ها را شکستی
آرزو می کنم بتوانم دختری را پیدا کنم که زندگیش قرین شادی باشد
آرزو می کنم دختری را پیدا کنم که احساس امنیت می کند
آرزو می کنم دختری را ببینم که لبخند به لب دارد
- Artist:Elissa
- Album:Halet Hob (حالة حب)