Bir Aşk Hikâyesi [Persian translation]

داستان ما یک حکایت عشق است

کمی مثل فیلم سیاه و سفید

اشک چشم، امید و آرزو است

حکایت ما کمی مثل شعله آتش است

داستان ما یک حکایت عشق است

کمی مثل فیلم سیاه و سفید

مثل آتش و آب، مثل خار و گل

حکایت ما کمی مثل یک رمان

این گل ها برای تو

این دل واسه هر دومون

اصلا ناراحت نشو و گریه مکن

تو همیشه لبخند بزن

داستان ما یک حکایت عشق است

کمی مثل فیلم سیاه و سفید

از در غمگین پائیز

مانند کمی درآمدن به روشنایی

چه زیبا بود زندگی کردنمون این طور نیست؟

چه زیبا بود

الان دیگه نه تو و نه من

نمیتونیم اون روزها رو پیدا کنیم

بعضی وقتها فکر میکنم که

میگم مثل اینکه در من هم چیزهای اشتباهی بوده

هر دومون قیمت این چیزها رو ندونستیم

یادت میاد شب که می رسید

شمع هامون رو روشن میکردیم

تو به خودت عطر میزدی

اتاق هم بوی تو رو میداد

واسه چیزهای معمولی میخندیدیم

همینجوری هم میزدیم زیر گریه

تو هواهای خوب میرفتیم تو کوچه ها

وقتی هم که برف می اومد با هم گلوله برفی بازی میکردیم

تو با پاسور فال میدیدی

وقتی چیزی که دوست نداشتی در میومد

ورق ها رو دوباره پهن میکردی

از سیگار کشیدنم خیلی ناراحت میشدی

به مشروب خوردنم دخالت میکردی

ضررهاشون رو زیاد زیاد تعریف میکردی

هر از گاهی رژیم میگرفتی

ترازو اگه یکبار درست وزن میکرد

بار دیگه اشتباه وزن میکرد

یعنی با اون هم تفاهم نداشتی

همسایمون بچه هایی داشت

با دختر ما بازی میکرد

به پارک کودک میرفتید

منم تو تلویزیون مسابقه نگاه میکردم

هر از گاهی دوستانم می اومدند

صحبت میکردیم

از اینجا ، از آنجا صحبت میکردیم دیگه

خاطرات دوران سربازی من

داستان روزهای تولد تو تموم نمیشد

روز اول آشنائیمون رو به یاد می آوردیم و میخندیدیم

تو از من میپرسیدی که اون روز چه لباسی تنت بود

منم هر بار یادم نمی اومد

الان یادم میاد

یه ژاکت قرمز ، یه دامن سیاه

جورابهای سیاه ، کفشهای قرمز

یه روز ۵ شنبه بود و ساعت ۲:۰۴ دقیقه میگذشت

هر دو جلومون رو نگاه نکرده بودیم و اولش به هم خوردیم

تو ببخشید گفتی و بعدش من

کتابات که رو زمین ریخته بود رو جمع کردم

چشم در چشم هم شدیم و شروع کردیم

یعنی مثل یک فیلم

آخرین نامه ات دیروز دستم رسید

تشکر میکنم

من واسه تو نوشته بودم و گفته بودم احتمال سرما خوردگی هست

ببین دوباره سرما خورده ای

به هر حال سلامت باشی

اینجا هم هوا سرد شده اما مریض نشده ام

با این عینکها مشکل دارم

اینجوری زندگی می گذرد

دلم واسه همتون خیلی تنگ شده.....

• Artist:Kayahan
• Album:Ne Oldu Can