Black [Persian translation]
Black [Persian translation]
تخته های بوم های خالی، ورقه های گِل دست نخورده
پخش و پلا شده بودند، قبل از من که وقتی اون رو دیدم شدم
هر 5 افق، حول روح او میچرخید
درست مثل زمین به دور خورشید
حالا هوایی که من نفس میکشدم و مزه میکردم، یه چرخشی گرفته
آه، تمام فکرم این بود که اون همه چیزه
آه،میدونم اون تمام چیزی که به تن داشت به من داد
و حالا دست های تلخ من،خون کسی را زیر ابرها به جوش آورده
به خاطر همه چیز
آه، همهی عکس هایی که با سیاهی شسته شده بودند، همه چیز را خالکوبی کردند - آثارشان همه جا بود
رفتم بیرون تا قدم بزنم
توسط بچه هایی که بازی میکردند، احاطه شدم
میتونستم لبخند های اونها رو بشنوم، پس چرا من پژمرده ام؟
آه، و تفکرات پیچ خورده توی سرم میچرخیدند
من میچرخم...میچرخم
چه زود خورشید میتونه سقوط کنه
و حالا دست های تلخ من، شیشه های شکسته رو در گهواره قرار میده
به خاطر چی بود؟
آه، همهی عکس هایی که با سیاهی شسته شده بودند، همه چیز را خالکوبی کردند
تمام عشقی که به بدی از دست رفته بود، دنیای منو سیاه کرد
هر چیزی که میدیدم ،هر چیزی که هستم و هر چیزی که خواهم بود خالکوبی کرد
...آه
میدونم یه روزی یه زندگی زیبا خواهی داشت
میدونم تو یه خورشید توی آسمون یه نفر دیگه خواهی شد
ولی چرا
...چرا، چرا نمیشه، نمیشه واسه من باشه
...آه
- Artist:Pearl Jam
- Album:Ten (1991)