Dicen [Persian translation]
Dicen [Persian translation]
تو خیابونا راه می ری بی اینکه بدونی کجا میری
دنبال نگاهی می گردی که بیدارت کنه
توی رویای بی شروع و پایان زندگی می کنی
هیچ کس عشق و دوستیتو نمی خواد
پیش روت یه راه برای رفتن داری
یه زندگی نو، نذار از دست بره
بذار سالا موقع رفتن حرکتت بدن
مثل باد که از دریا می گذره
می گن تنهایی و جایی برای رفتن نداری
می گن بچه ای، گل بدون باغی
می گن درزندگیت بدون باز شدن بسته شده
خیلی چیزا می گن و دیگه نمی دونن چی بگن
می گن ناراحتی و نمی تونی خوشحال باشی
می گن خیلی وقته خندیدنو فراموش کردی
می گن برای زندگی کردن دلیلی نداری
خیلی چیزا می گن و دیگه نمی دونن چی بگن
هر دوتا پنجره عشقتو باز می کنی
می بینی مردم چه جوری می گذرن بی اینکه نیم نگاهی بکنن
مثل هیزم بدون آتیش و اجاق
خیلی از شبای سرد تو تنهایی خوابیدی
می گن تنهایی و جایی برای رفتن نداری
می گن بچه ای، گل بدون باغی
می گن درزندگیت بدون باز شدن بسته شده
خیلی چیزا می گن و دیگه نمی دونن چی بگن
می گن ناراحتی و نمی تونی خوشحال باشی
می گن خیلی وقته خندیدنو فراموش کردی
می گن برای زندگی کردن دلیلی نداری
خیلی چیزا می گن و دیگه نمی دونن چی بگن
می گن تنهایی و جایی برای رفتن نداری
می گن بچه ای، گل بدون باغی
می گن درزندگیت بدون باز شدن بسته شده
خیلی چیزا می گن و دیگه نمی دونن چی بگن
می گن ناراحتی و نمی تونی خوشحال باشی
می گن خیلی وقته خندیدنو فراموش کردی
می گن برای زندگی کردن دلیلی نداری
خیلی چیزا می گن و دیگه نمی دونن چی بگن
- Artist:Julio Iglesias
- Album:A flor de piel (1974)