خونه [Khoone]
خونه [Khoone]
خونه، این خونهی ویرون، واسه من هزارتا خاطره داره
خونه، این خونهی تاریک، چه روزایی رو به یادم میآره
اون روزا یادم نمیره، دیوار خونه پر از پنجره بود
تا افق همسایهی ما دریا بود، ستاره بود، منظره بود
خونه، خونه جای بازی برای آفتاب و ماه بود
پر نور واسه بیداری، پر سایه واسه خواب بود
پدرم میگفت قدیما کینههامونو دور انداخته بودیم
توی برف و باد و بارون، خونه رو با قلبامون ساخته بودیم
خونه عشق مادرم بود که تو باغچهش گل اطلسی میکاشت
خونه، خونه روح پدرم بود، چیزی رو همپای خونه دوست نداشت
خونه، خونه جای بازی برای آفتاب و ماه بود
پر نور واسه بیداری، پر سایه واسه خواب بود
سیل غارتگر اومد، از تو رودخونه گذشت
پلا رو شکست و برد، زد و از خونه گذشت
دست غارتگر سیل، خونه رو ویرونه کرد
پدر پیرمو کشت، مادرو دیوونه کرد
حالا من موندم و این ویرونهها
پر خشم و کینهی دیوونهها
من زخمی، من خسته، من پاک
مینویسم اخرین حرفو رو خاک
کی میآد دست توی دستم بذاره
تا بسازیم خونهمونو دوباره؟
کی میآد دست توی دستم بذاره
تا بسازیم خونهمونو دوباره؟
کی میآد؟
- Artist:Iraj Jannati Ataei
- Album:زمزمههای یک شب سی ساله، گزینه ۲ (Zemzemehaye Yek Shabe 30 Sale, Vol. 2)