Left Outside Alone [Persian translation]
Left Outside Alone [Persian translation]
تمام زندگیم منتظر بوده ام
تا تو آن تصور خیالی من از عشق را برام به واقعیت تبدیل کنی
زندگی کردن در دنیای خیالی که از معنا تهیست
درست نیست،من احساس امنیت نمیکنم
من احساس امنیت نمیکنم
شکسته و از معنا خالی رها شده ام در یاس
میخوام نفس بکشم ولی هوا نیست
به گمانم تو ازبهشت نازل شدی
ولی من و تو هیچ وقت عاشق نبودیم
حرفهای نگفته ی زیادی دارم
کمکم کن یه راهی پیدا کنم
و تو فکر اینم که تو میدونی یا نه
چه حسی داره واقعا
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
وقتی این بیرون خیلی سرده
بهتره که بفهمی
که چه حسی داره
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
بزار بهت بگم
تمام طول زندگیم من منتظر بودم
تا تو آن تصور خیالی من از عشق را برام به ارمغان بیاری
زندگی کردن در دنیای خیالی که از معنا تهیست
درست نیست،من احساس امنیت نمیکنم
من باید دست به دعا بردارم
چرا با من انقدر بازی میکنی
همیشه تقصیرها رو گردن یکی دیگه میندازی
ای مرد بی احتاط درمانده
یه روزی شاید درک کنی
دیگه حرفی برای گفتن نمونده
ولی امیدوارم یه راهی پیدا کنی
هنوز تو فکر اینم که آیا میدونی
چه حسی داره واقعا
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
وقتی این بیرون خیلی سرده
بهتره که بفهمی
که چه حسی داره
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
بزار بهت بگم
تمام طول زندگیم من منتظر بودم
تا تو آن تصور خیالی من از عشق را با خودت بیاری
زندگی کردن در دنیای خیالی که از معنا تهیست
درست نیست،من احساس امنیت نمیکنم
من باید دست به دعا بردارم
دعا
پروردگارا
پروردگارا
خواهش میکنم منو نجاتم بده
نجاتم بده
و من تو فکر اینم که تو میدونی
چه حسی داره واقعا
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
وقتی این بیرون خیلی سرده
بهتره که بفهمی
که چه حسی داره
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
وقتی تنها اون بیرون رهات کنن
تمام طول زندگیم من منتظر بودم
تا تو آن تصور خیالی من از عشق را به زندگی من بیاری
زندگی کردن در دنیای خیالی که از معنا تهیست
درست نیست،من احساس امنیت نمیکنم
من باید دست به دعا بردارم
- Artist:Anastacia
- Album:Anastacia (2004)