Monster [Persian translation]

من هیچوقت نمیذارم که تو طرف مخفی منو ببینی

من اونو تو قفس میذارم، ولی نمیتونم کنترلش کنم

پس از من دور بمون، یه جانور خیلی زشته

من خشمگینم و نمیتونم کنترلش کنم

روی دیوار ها، تو کمد، تو سالن خش میندازه

اون بیدار میشه و من نمیتونم کنترلش کنم

زیر تخت درون بدن من تو سر من پنهون میشه

چرا هیچ کس نمیخواد بیاد و من از دست این نگه داره، تمومش کنه

در اعماق وجودم حسش میکنم، زیر پوستم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

از اول ازینکه کابوسها شروع بشن متنفر بودم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

طرف مخفیمو زیر قفل و کلید پنهان میکنم

تو قفس نگهش میدارم ولی نمیتونم کنترلش کنم

چون اگه اجازه بدم بیرون بیاد، منو به گریه میندازه، منو نابود میکنه

چرا هیچ کس نمیخواد بیاد و من از دست این نگه داره، تمومش کنه

در اعماق وجودم حسش میکنم، زیر پوستم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

از اول ازینکه کابوسها شروع بشن متنفر بودم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

در اعماق وجودم حسش میکنم، زیر پوستم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

توی تاریکی قایم میشه، دندون هاش مثله تیغ تیزه

هیچ راه فراری برای من نیست، اون روح منو میخواد، اون قلب منو میخواد

هیچ کس نمیتونه صدای فریاد منو بشنوه، شایدم این یه خوابه

شاید این درون منه، این هیولا رو نگهش دار

در اعماق وجودم حسش میکنم، زیر پوستم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

از اول ازینکه کابوسها شروع بشن متنفر بودم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

در اعماق وجودم حسش میکنم، زیر پوستم

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

من کنترلم رو از دست دادم، اون یه چیز ریشه ایه

من باید اعتراف کنم که مثل یه هیولا حس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

من، من مثل یه هیولا احساس میکنم

• Artist:Skillet