نیرنگ [Neyrang] [English translation]
نیرنگ [Neyrang] [English translation]
به من اون كه بدی آموخت؛ تو بودی
تو بودی، تو بودی
منو آتیش زد و خود سوخت؛ تو بودی
تو بودی، تو بودی
اون كه با تیر به زهرآلودهی عشق، دل و دیدهمو بهم دوخت؛ تو بودی
اون كه با شعبدهبازی به نیرنگ، لب فریاد منو دوخت؛ تو بودی
به من اون كه بدی آموخت؛ تو بودی
تو بودی، تو بودی
منو آتیش زد و خود سوخت؛ تو بودی
تو بودی، تو بودی
آخر این قصهی ما، از خود ما، از ابتدا پیدا بود
نیرنگ بود؛ رویا بود
دشمن ما از خود ما، هرلحظه بین ما بود
از ما بود؛ با ما بود
تو منو به بازی تلخی كشوندی
كه ندونسته به انتها رسوندی
من به خواب تو، تو جادوشدهی خواب
دشمن ما رو سر سفره نشوندی
اون كه دل به قصهها باخت؛ تو بودی
تو بودی، تو بودی
خونهمونو روی آب ساخت؛ تو بودی
تو بودی، تو بودی
آخر این قصهی ما، از خود ما، از ابتدا پیدا بود
نیرنگ بود؛ رویا بود
دشمن ما از خود ما، هرلحظه بین ما بود
از ما بود؛ با ما بود
آخر این قصهی ما، از خود ما، از اولش پیدا بود
نیرنگ بود؛ رویا بود
دشمن ما از خود ما، هرلحظه بین ما بود
از ما بود؛ با ما بود
- Artist:Moein
- Album:نماز (Namaz)