Parabola [Persian translation]

ما خیلی کم به یاد داریم چه چیزی قبل از این لحظه با ارزش وجود داشته

ما انتخاب میکنیم الان اینجا باشیم. صبر کن، داخل بمان

این واقعیت مقدس، این تجربه مقدس. انتخاب اینکه اینجا باشیم

این بدن. این بدن که من رو نگه داشته. به من یادآوری میکنه که اینجا تنها نیستم

این بدن، این بدن که من رو نگه داشته، احساس جاودان بودن، همه این درد ها وهم و خیال هستند

زنده بودن

این واقعیت مقدس، در یک تجربه مقدس. انتخاب اینکه اینجا باشم

این بدن. این بدن که من رو نگه داشته. به من یادآوری میکنه که اینجا تنها نیستم

این بدن، این بدن که من رو نگه داشته، احساس جاودان بودن، همه این درد ها وهم و خیال هستند

وهم و خیال اینکه زنده بودن چیه

با این تمثیل آشنا چرخیدن

ریسیده شدن، بافته شدن یک تجربه جدید در هر چرخش

این را یک هدیه مقدس بشمار و آن را جشن بگیر

شانس زنده بودن و نفس کشیدن

شانس زنده بودن و نفس کشیدن

این بدن که من رو نگه داشته فانی بودن من رو بهم یادآوری میکنه

این لحظه رو در آغوش بکش. به یاد داشته باش ما جاودان هستیم

همه این دردها وهم و خیال هستند

• Artist:Tool
• Album:Lateralus