Ruhumda Sızı [Persian translation]
Ruhumda Sızı [Persian translation]
این چه دردیه که هیچ درمان نداره ؟
درد من تو بدنم نیست, بلکه تو روحمه
این زخمیه (عذابیه) که دیده نمیشه, ولی خیلی دردناکه
این درد تو بدنم نیست, بلکه تو روحمه, وای وای
درد تو روحمه, وای وای
یه زخم بدون گلوله و خنجر و خون
هیج طبیبی نیست که بتونه برای این درد چاره ای پیدا کنه
کاش مثل منصور حلّاج دارم میزدن
این درد تو بدنم نیست, بلکه تو روحمه, وای وای
درد تو روحمه, وای وای
نه دکتری داره و نه لقمان حکیمی و نه دارویی
نامرئیه و هیچ آثاری ازش نیست که با جشم دیده بشه
یه تیر نامرئی به سینه ام اصابت کرده
این درد تو بدنم نیست, بلکه تو روحمه, وای وای
درد تو روحمه, وای وای
چشم هام خیسن, خون گریه میکنم
روحم رخمی شده و زجر میکشه
تنها کسی که از این حالم خبر داره, سازمه
این درد تو بدنم نیست, بلکه تو روحمه, وای وای
درد تو روحمه, وای وای
ای نسیمی (نسیمی چیمن ، شاعر ترک) بسه, این داد و فریاد بسه
میدونم, جگرم داره میسوزه بدتر از کَرَم*
هر لحظه که میگذره, دود ازم بلند میشه
این درد تو بدنم نیست, بلکه تو روحمه, وای وای
درد تو روحمه, وای وای
- Artist:Ender Balkır