Sensiz Ben [Persian translation]
Sensiz Ben [Persian translation]
نه کاغذ بی قلم، کاغذ میشود و نه من بی تو، من
چرا پی التیام هر دردی،درد دیگری میآید، سوختن(مان) را آتش خوب میداند
پرواز پرندهها پذیرفتنی است، تو که بال نداشتی چگونه پر کشیدی و رفتی؟
از خطاهایم، مثل جامی شکسته درد میکشم، بگو تو را اینگونه از دست دادم؟
مرا بیاب که غیب شدهام، با ردپایی پاک شده، با زبانی که چیزی نمیگوید، منِ در سکوت
مرا بنگر اینک که محو گشتهام، از یاد بردهام خودم را از تو بگیرم
مرا پیدا کن که پنهان شدهام، با شب و روزی در هم آمیخته همچون مست
فکر نکن سرمستم، که هست و نیست درونم از هم پاشیده، خالیِ خالیام
بی تو من خالیِ خالیام
نه روز از آفتاب سیر میشود و نه من از نگاه کردنت
شب مرا میخواباند حتی اگر رویای بی تو بودن را نخواهم
برای خار پذیرفتی است، تو که هنوز گل داشتی چگونه پژمردی و رفتی
طوفانم شدی و مرا از پای انداختی، بگو آیا چنین تو را از دست دادم؟
- Artist:Pera
- Album:Giz (2013)