Sin miedo a nada [Persian translation]
Sin miedo a nada [Persian translation]
میمیرم برای اینکه ازت بخواهم
از پیشم نروی، عزیز من
میمیرم برای شنیدن حرفهایی که هیچگاه بر زبان نیاوردی
ولی خاموش میمانم و تو مرا ترک میکنی
امید دارم
تا روزی بتوانم
پنهان نکنم زخمهایی که مرا می آزارند
وقتی به این فکر میکنم که چقدر هر روز بیشتر و بیشتر دوستت دارم
دیگر تا کی باید صبر کنیم؟
میمیرم برای در آغوش گرفتنت
و هنگامی که مرا در آغوشت میفشاری
میمیرم برای خوشحال کردنت
و برای بوسه ی صبحگاهی ات
تا زمانی که خورشید بالا بیاید سرم را بر روی سینه ات می گذارم
در عطر و بوی تو غرق می شوم
غرق لبهایت
که نزدیک میشود
و واژههایی را زمزمه میکند که تا قلبم میرسد
آتش را در وجودم احساس میکنم
[Coro]
میمیرم برای اینکه بیشتر بشناسمت
بفهمم به چه چیزی فکر میکنی
درهایت را باز کنم
و تمام این طوفانهایی که نابودیمان را میخواهند از بین ببرم
نگاهم را به چشمانت بدوزم
هنگام سپیده دم همراهت آواز بخوانم
آنقدر همدیگر را ببوسیم تا لبهایمان خسته شود
وهرروز در چهره ات
بیشتر شدن اشتیاق را ببینم
آفریدن، رویا دیدن، بر همه چیز لباس واقعیت پوشاندن
و ترس را به گوشه ای انداختن
میمیرم تا برایت بگویم چه چیزی در فکرم هست
میمیرم برای اینکه همه چی را به پایت بریزم
و اینکه همچنان بتوانم غافلگیرت کنم
هر روز آن عشق روز اول را با دیدنت احساس کنم
چه اهمیتی دارد دیگران چه میگویند؟
چه اهمیتی دارد چه فکر می کنند؟
اگر دیوانه هستم تنها به خودم مربوط میشود
اکنون بار دیگر دنیا به کام من است
دوباره درخشش نور خورشید را میبینم
- Artist:Álex Ubago