The Call [Persian translation]
The Call [Persian translation]
به صورت یک حس شروع شد
که بعد شدت گرفت و شکل امید به خودش گرفت
که بعد به فکری خاموش تبدیل شد
که بعد به وآژه ای خاموش تبدیل شد
و بعد آن واژه رساتر و رساتر شد
تا اینکه به بانگ نبرد تبدیل شد
برمیگردم
وقتی که صدایم کنی
نیازی به خداحافظی کردن نیست
چون همه چیز در حال تغییر است
معنی اش این نیست که هیچوقت
این طور نبوده است
تنها کاری که از دستت برمی آید این است که بفهمی
دوستانت که هستند
وقتی که عازم نبرد میشوی
یک ستاره از افق تاریک انتخاب کن
و نور را دنبال کن
برمیگردی
وقتی که تمام بشود
نیازی به خداحافظی نیست
برمیگردی
وقتی که تمام بشود
نیازی به خداحافظی نیست
حالا برگشتیم به خانه اول
فقط یک حس است و هیچ کس هنوز نمیداند
ولی چون آنها هم نمیتوانند حسش کنند
معنی اش این نیست که تو هم باید فراموش کنی
بگذار خاطره هایت قوی تر و قوی تر بشوند
تا این که جلوی چشمانت ظاهر شوند
برمیگردی
وقتی که صدایت کنند
نیازی به خداحافظی کردن نیست
برمیگردی
وقتی که صدایت کنند
نیازی به خداحافظی کردن نیست
- Artist:Regina Spektor
- Album:Laughing With EP (2009)