The Sound of Silence [Persian translation]
The Sound of Silence [Persian translation]
سلام تاریکی، دوست دیرینه من
آمده ام تا دوباره با تو سخن گویم
زیرا زمانیکه در خواب بودم
رویایی به نرمی خزیده و بذر خود را بر جای گذاشته
و این رویا که در ذهنم کاشته شده
هنوز در صدای سکوت بر جای مانده است
در خواب های پریشان به تنهایی قدم میزدم
خیابان های باریک و سنگفرش
زیر هاله نور چراغ برق خیابان
برای مقابله با سرما و نم، یقه ام را بالا کشیدم
وقتیکه نور چراغ نئونی بر چشمم خنجری زد
شب را شکافته و صدای سکوت را لمس کرد
و در نور عریان
ده هزار آدم یا شاید بیشتر را دیدم
آدمهایی که حرف میزدند، بدون آنکه سخنی بگویند
آدمهایی که میشنیدند، بدون آنکه گوش بدهند
آدمهایی که ترانه مینوشتند، بدون آنکه صدایی هرگز آنها را بخواند
و هیچکس جرأت نمیکرد صدای سکوت را بر هم زند
گفتم "احمق ها، شما نمیدانید سکوت همچون سرطان گسترش پیدا میکنه
حرفهایم را بشنوید، شاید به شما بیاموزم
دستهایم را بگیرید، شاید که به شما بپیوندم
ولی حرفهایم همچون قطرات خاموش باران فرو ریختند
و در چاه های سکوت طنین انداز شدند
و آدمها تعظیم کرده و نیایش میکردند
در مقابل خدای نئونی که ساخته بودند
و تابلویی که با نور خود کلماتی رویش شکل میگرفت و هشدار میداد
کلماتی که روی آن تابلو شکل میگرفتند چنین میگفت:
"سخنان رسولان بر روی دیوارهای مترو
و آپارتمانهای استیجاری نگاشته شده اند و در صدای سکوت نجوا میکنند"
- Artist:Pentatonix