Time to say goodbye [Con te partirò] [Persian translation]
Time to say goodbye [Con te partirò] [Persian translation]
آنگاه که تنهایم
افق را تصور می کنم
و کلمات در می مانند
آری، می دانم فروغی نیست
در اتاقی که خورشید در آن نیست
در اتاقی که تو در کنار من نباشی
از میان پنجره ها
قلب شوریده ام بر همگان نمایان است
قلبی که تو شعله ورش کردی
در من بیآمیز
آن نوری را که
در کوچه های این شهر یافتی
زمان عزیمت فرا رسیده است
خواهیم رفت به سرزمینهایی که
با هم هرگز ندیدیم و لذتشان را تقسیم نکردیم
اکنون، آری، باید تجربه شان کنم
با تو خواهم رفت
سوار بر کشتی بر فراز دریاها
دریاهایی که دیگر وجود ندارند
زمان عزیمت فرا رسیده است
آنگاه که تنهایم
افق را تصور می کنم
و کلمات در می مانند
و آری می دانم
می دانم که تو در کنارم هستی
ماه من! تو اینجا در کنارم هستی
خورشیدم! تو اینجا در کنارم هستی
در کنار من، در کنار من، در کنار من
زمان عزیمت فرا رسیده است
خواهیم رفت به سرزمینهایی که
با هم هرگز ندیدیم و لذتشان را تقسیم نکردیم
اکنون، آری، باید تجربه شان کنم
با تو خواهم رفت
سوار بر کشتی بر فراز دریاها
دریاهایی که دیگر وجود ندارند
با تو تمامی اینها را زنده خواهم کرد
با تو خواهم رفت
سوار بر کشتی بر فراز دریاها
دریاهایی که دیگر وجود ندارند
با تو تمای اینها را زنده خواهم کرد
با تو خواهم رفت
من با تو ...
- Artist:Andrea Bocelli
- Album:Romanza (1996)