Turn Your Face [Persian translation]
Turn Your Face [Persian translation]
جسی:
در خاطراتم تمام چیزهای کوچک مثل خنجری در ذهنم می مونه
در خاطراتم ، در هنگام خون ریزی سرم ، کلماتی که هرگز پیداشون نخواهم کرد
که من همیشه قصد دارم بهت بگم نمی تونم
جید:
چون تو صورتت رو برگردوندی و من نمی تونم دیگه احساست کنم
صورتت رو برگردون ، پس من دیگه نمی تونم ببینمت
برو تا دیگه نایستی دم در (خونم)
صورتت رو برگردون برو و بمون
جید:
صورتت رو برگردون
پری:
در خاطراتم ، من زخمی شده بودم خیلی قبل از این که ما همدیگه رو ملاقات کنیم
در خاطراتم ، اونجا هنوز می سوخت ، اثر انگشتانت از بین رفت
و من همیشه قصد داشتم بهت بگم نمی تونم
پری:
پس فقط صورتت رو برگردون تا دیگه نتونم ببینمت
صورتت رو برگردون تا نتونم ببینمت
برو تا دیگه در (خونم) نایستی
صورتت رو برگردون ، برو و بمان
پری:
صورتت رو برگردون
لی:
هر وقت من برت می گردونم
تو موجب هزارتا گریه میشی
و من قبولشون می کنم مثل یه احمق اوه
پری:
پس عذر تو چیه؟
ما باید چی رو از دست بدیم؟
چون من قبلا تو رو از دست دادم
لی-پری:
خیلی سخته که باهات روبرو بشم در حالی که نمی تونم دیگه تو رو احساس کنم
روبه رو شدن باهات سخته درحالی که نمی تونم دیگه ببینمت
پس برو تا دیگه دم در (خونم) نایستی
صورتت رو برگردون برو و بمون
پری:
صورتت رو برگردون
صورتت رو برگردون، و بمون
صورتت رو برگردوت
- Artist:Little Mix
- Album:DNA (2012)