Carnival of Rust [Persian translation]
Carnival of Rust [Persian translation]
نام ناجیات را با دم و بازدم فرو میبری
به هنگام نیاز
و احساس گناه میکنی وقتی طعمش تو را به یاد طمع میاندازد؟
به یاد اشارهها، کنایهها و بدخواهیها
آنقدر که آرامشت را بگیرد
در این غوغا، پیش از آنکه جدال میان شیطان و رقیبم
باعث کشته شدن کسی بشود*
بیا باران را سیراب کن
چرا که من تشنهی عشق توام و در زیر آسمانهای تب و تاب پای میکوبم
باران را سیراب کن
چرا که بدون عشق تو زندگی من چیزی به جز این سورِ زنگار نیست
همهی اینها بازیست، از شکست فرار کردن
وقتی رنگ حقیقی انسان رنگ خون باشد
به نام جفا و بدرفتاری
و همهی آنچه که دوست نمیداریم
من در انتظار زمانیام که دست هیچ مصیبتی نرسد
دیگر دستش به ما نرسد
و بیشتر از همیشه، امیدوارم که هرگز نبازم
در زمانهای که قناعت هم مثل گذشته نیست
بیا باران را سیراب کن
چرا که من تشنهی عشق توام و در زیر آسمانهای آرزو پای میکوبم
باران را سیراب کن
چرا که بدون عشق تو زندگی من چیزی به جز این سورِ زنگار نیست
بیا باران را سیراب کن
چرا که من تشنهی عشق توام و در زیر آسمانهای تب و تاب پای میکوبم
باران را سیراب کن
چرا که بدون عشق تو زندگی من چیزی به جز این سورِ زنگار نیست
باران را سیراب کن، چرا که من تشنهی عشق توام
رقصان به زیر آسمانهایی از شور
باران را سیراب کن
چرا که بدون عشق تو زندگی من چیزی به جز این سورِ زنگار نیست
از کنارم نرو، از کنارم نرو
حال که دنیا در حال سوختن است
از کنارم نرو، از کنارم نرو
حال که دل در تب و تاب است
از کنارم نرو، از کنارم نرو
حال که دنیا در حال سوختن است
از کنارم نرو، از کنارم نرو
حال که دل در تب و تاب است
- Artist:Poets of the Fall
- Album:Carnival of Rust