Kayıp [Persian translation]
Kayıp [Persian translation]
ابر ها رنگ سیاه غم انگیزی به خودشون گرفتن
این باران های نازنین به ما دوتا گریه میکنن
امیدم کم شده، زمان داره میگذره
جدایی ارباب و رئیس ، و ما عاشقان هم بندگانش هستیم
دستات تو مشتم پژمرده شدن
یه پرنده ی ترسو و زخمیه
از یه عشق تموم شده پر زد و پرید
میخواستم بهت بگم؛ همیشه راهت باز باشه
ولی گلوم گره خورده بود، حرفام گم شدن
دیگه تو عمرم دیگه عاشق کسی نمیشم
چونکه تو این بدنم ، دلم گم شده
از بهشت های سفید، فرشته ها پایین میان
اونا مواظب تو هستن، با دعاها؛ آرزو هاشون
منم با غربت و دوری این عشق
هر روز با حسرت تو دارم به باد داده میشم
بعد از این مثل یه داستان نا تمام هستیم
به راه های دیگه ای قدم میذاریم
زندگی اینه ...
مثل یه طوفان نا آرام وزیدی به دور دست ها
منم با یک گل پژمرده روی سینه ام سالها زندگی خواهم کرد
اگر که زندگی کردن همینه ...
به امید شبای دیگه ای میخوابیم
واسه فردا های دیگه ای بیدار میشیم از این به بعد
اشتباهاتمون رو عشق به حساب میاریم
و بیهوده با کسای دیگه ای آرام میشیم
و مخفیانه و پنهان زخمی میشیم
اینو بدون که دائما
من ،زیباترین جا رو برای خاطراتت نگه میدارم
تو باغچه ی غارت شده ی قلبم
تو غم هایی که تو تک تک رشته های موهام هستند
خورشید چشمام که داره کم سو میشه
من فقط منتظر تو هستم، توی این شهر...
در حالی که میگم یه روزی بر میگردی
مواظب خودت باش ای عشق من
مواظب خودت باش ای عشق من
- Artist:Tarkan
- Album:Adımı Kalbine Yaz