La rivière de notre enfance [Persian translation]
La rivière de notre enfance [Persian translation]
درختی را به خاطر می آورم
وزش بادی را به خاطر می آورم
صداهای مبهمی که از امواج
انتهای اقیانوس می آید
شهری را به خاطر می آورم
صدایی را به خاطر می آورم
درختان نوئلی که میدرخشیدند،
در برف و سرما
رویایی را به خاطر می آورم
پادشهی را به خاطر می آورم
تابستانی که تمام شد
خانه ای چوبی
آسمان را به خاطر می آورم
آب را به خاطر می آورم
پیراهنی توری که
از پشت پاره شده بود
بازخوانی
این خون نیست که در رگ های ما جاری است
این رودخانه ی کودکی مان است
این مرگ او نبود که مرا آزرده خاطر می کرد
این ندیدن دوباره ی رقصیدن پدرم بود
فانوس دریایی را به خاطر می آورم
نشانه ای را به خاطر می آورم
نوری در غروب
اتاقی ناشناس
عشق را به خاطر می آورم
ژست هایی را به خاطر می آورم
کالسکه ی بازگشت
عطر روی کتم
زمان های خیلی دور را به خاطر می آورم
خیلی کم به خاطر می آورم
قطار هایی که اتفاقی به هم می رسیدند
از زوجی عاشق
لندن را به خاطر می آورم
رم را به خاطر می آورم
از آفتابی که سایه می شد
غمی که انسان را می سازد
- Artist:Garou
- Album:Reviens