Et si tu n'existais pas [Persian translation]
Et si tu n'existais pas [Persian translation]
اگر تو وجود نداشته باشی
به من بگو: من چرا وجود داشته باشم؟
برای پرسه زدن در دنیایی بدون تو
بدون امید و بدون پشیمانی
اگر تو وجود نداشتی
سعی میکردم عشق را اختراع کنم
مانند نقاشی که زیر انگشتانش می بیند
زایش رنگ های روز را
و از دیدن آن شاخ در می آورد
اگر تو جود نمی داشتی
به من بگو: من برای چه کسی وجود می داشتم؟
رهگذرن خفته میان بازوانم
که هرگز دوست نمی داشتم
اگر تو وجود نمی داشتی
من بیشتر از یک نقطه نمی بودم
در این دنیایی که می آید و می رود
احساس میکردم که که گم شده ام اگر تو وجود نمی داشتی))
به تو نیاز می داشتم اگر تو وجود نمی داشتی))
اگر تو وجود نمی داشتی
به من بگو: من چطور وجود میداشتم؟
می توانستم وانمود کنم که خودم هستم
اما من حقیقت نمی یافتم (واقعی نمی بودم)
اگر تو وجود نمی داشتی
به گمانم که می یافتم
دلیل زندگانی را، و چرایی آن را
به آسانی، برای به وجود آوردن تو
و برای خیره شدن به تو
اگر تو وجود نداشته باشی
به من بگو: من چرا وجود داشته باشم؟
برای پرسه زدن در دنیایی بدون تو
بدون امید و بدون پشیمانی
اگر تو وجود نداشتی
سعی میکردم عشق را اختراع کنم
مانند نقاشی که زیر انگشتانش می بیند
زایش رنگ های روز را
و از دیدن آن شاخ در می آورد
- Artist:Joe Dassin
- Album:Joe Dassin (1975)