Angel [Persian translation]
Angel [Persian translation]
همه ی عمر را خرج آن فرصت دوباره میکنی
برای آن گشایش سامان بخش
اما همیشه دلیلی برای ناخوش بودن هست
و چه دشوار که آخر وقت
لنگ چیزی می شوی که هوش از سرت بپراند آه به زیبایی برهاند
خاطرات از رگ هایم می تراوند
از رگ های خالی و بی وزنم که شاید
امشب مجال آرامشی بیابم
در آغوش یک پری پر بگیر از اینجا
از ظلمت این مهمانخانه ی زمهریر
و از این بی فرجامی هراس انگیز
تو از لاشه ی وهم خاموشت به در آمدی
در آغوش یک پری شاید
ذره ای آسایش بیابی
خسته از این راه کسل کننده و اینکه به هر سو رو میکنی
کرکسان و حرامیان از پس
طوفان در هم می پیچید و
تو دروغ به هم می بافی
که زیر آراستگی می شود همه نداشته ها را پنهان کرد
توفیری نمی کند، بار دیگر بگذر
سهل اینکه ایمان بیاوری
به این جنون شیرین آه این اندوه باشکوه
که تو را به زانو درآورده
در آغوش یک پری پر بگیر از اینجا
از ظلمت این مهمانخانه ی زمهریر
و از این بی فرجامی هراس انگیز
تو از لاشه ی خاموشت به در آمدی
در آعوش یک پری شاید
ذره ای آسایش بیابی
در آعوش یک پری شاید
ذره ای آسایش بیابی
- Artist:Sarah McLachlan
- Album:Surfacing (1997)