نمایان شو [Show Yourself] [Unique] [Namāyān sho] [English translation]
نمایان شو [Show Yourself] [Unique] [Namāyān sho] [English translation]
میلرزه همهی تنم، نه از سرما!
آشنا هست چیزی؛
مث نوری که از ماه میاد بالا، میتابه
حست میکنم؛ مث دوستی دیرآشِنا
من اینجام، ببین
نزدیکِ این خونهم
صدامو میشنوی؟ اینجام
روبهروی توام اینبار
خالی میشه دستام
من باز بیتو تنهام
نمایان شو، تو پیشم بمون
نمایان شو، تو بیمن نرو!
کوه یخ میشم بیتو
بری، سرد و یخ میشم
نمایان شو، مث برگ زخمیام
یه صدایی آشِنا میپیچه، تویی، تو
علت این حس اینه که دنبالت میگرده
میبینی اینقدر دنبال خط و نشونهست
تا قلبِ تو اینجاست؛
صدای تو، نگاهِ تو، نفسهای تو گیراست
نمایان شو، مث بارون تو ببار
تو یارم باش، بیمار توام، بیا جانم باش
بیمارم و بیتابم و این حالم خرابه
نمایان شو؛ تا من بتونم ببارم
امید دارم، با تو شبا امیدوارم
شوقی دارم، من به تو امید دارم
با خیال تو دارم صادقانه عشقو توی قلبِ تو میارم
به عشقت گرفتارم
مادر!
(راهی شو تو تا خانه)
همینجا!
نمایان شو، تو را صدا میکند دلم
نمایان شو، یه کاری کن
تو رو میخوام، با توام نفس داره قلبم
نمایان شو!
- Artist:Frozen 2 (OST)