Wherever I May Roam [Persian translation]
Wherever I May Roam [Persian translation]
راهی که درمینوردم
خود
یار من است و
غمخوار من
-فراتنانه، نه بادسار-
بازگویم و
راز گویماش
خرسند و بیآزرم
که مرا این بس!
به هر در میزنم
هر گوشه میگردم...
که خار ِاین راه
در قوزک پا؛
که گَردِ این سـو
در گلـو؛
-این گولْگردی-
مرا خوشتر
از آنچه شمایان را
پای،
بربسته
در این شورهزارِ
بیبــرگ و بار
داشته و برداشته
هرچــه بود و هست
-چونان زردبرگی فسرده
در خـزانِ درخت-
چون فرو میریزم بیش
بازم
بیش و بیشتر
فراچنگ میآیدم پیش
که من
-ژرفکاوانه-
چـــرخ بلند آسمان را
سقف کردهام
زمین را
یکســر
اریکهام
تا رازی ناگشوده
بِنَمانَــدَم
تا آن راهِ درنبشتهی آشنا؛
آن شور و شرار و شیداییام؛
-تنهاییام نه؛... که «بیتنهایی»ام-
همه مایهی بالیدن باشد و
نازیدنام
امـروز و همیشه
به هرجا سر نهم
به هر بالین بیاسایم
خانه آنجا
دل
همانجاست!
... اینک:
«دربهدر و خانه به دوش
شوریدهروز و هرزهپوی و آواره»
بخوانیدم ای خفتگان خاک!
به هر نامی که خواهید؛
من اما
از پای نشستنام نیست
که زمان
از آنِ من است
تا بپویماش
که زبان
از آنِ من است
تا بگویماش
هر آنچه هست را
رنگ و بوی تازه بخشیدن
مراست!
که منام
با تنی رویینه
آن همیشه در پویه و
هماره در جویه!
... دیـــرتَرَک؛
بر خارهسنگی
نبشته چنین:
«تنام در گور خفته و
هنــــــــــــوز
پرسهزنانام!»
- Artist:Metallica
- Album:Metallica (1991)