Te cuento un secreto [Persian translation]
Te cuento un secreto [Persian translation]
در شب روح خوابیده است
پیاده روها تمیز شدند
مردم میان سال
با نگاه خیره عبور می کنند
باورش بسیار سخت است
که دنیایی( دیگر)بیرون وجود دارد
و این برای هرکسی اتفاق می افتد
حتی اگر نمی خواهید ببینیدش
فقط می خوام بدانم ، اگر وجود دارد
راه خروجی بعد از این ترس
اگر شخص دیگری کلیدی دارد(حتی حسن کلیدساز!!!)
برای روحی که از اول رفته ،
خوش آمدی بگوید به احساس
سکوتی دو نفره به من ببخش
ولی قلبت را هم ببخش
چیست ناامیدی،اکنون من کوله ای پردارم
یه جای کوچک روی نیمکت بهم بده
که نقشی بزنم از زندگی رنگ
اگر تو بمانی ، من رازی را با تو خواهم گفت
رودخانه ای از آدم ها در خیابان ها
احاطه شده توسط آدمایی که
در پشت چهره شان تنها هستند
آنها زمانشان را می سوزونن(وقتشون رو تلف می کنن) اینچنین
و چه کسی صدای من را می شنود؟
من فقط می خواهم بدانم اگر وجود داره
راه خروجی بعد از این ترس
اگر تو بتوانی لمسش کنی
این خیال محال را با انگشتانت
و من آمده ام برای احساس کردن
سکوتی دو نفره به من ببخش
ولی قلبت را هم ببخش
چیست ناامیدی،اکنون من کوله ای پردارم
یه جای کوچک روی نیمکت بهم بده
که نقشی بزنم از زندگی رنگ
اگر تو بمانی ، من رازی را با تو خواهم گفت
و باز کن پنجره را ،فریاد کن و( به پرواز درآور) رویایت را
که تنها نیستی
و من آمده ام برای احساس کردن
سکوتی دو نفره به من ببخش
ولی قلبت را هم ببخش
چیست ناامیدی،اکنون من کوله ای پردارم
یه جای کوچک روی نیمکت بهم بده
که نقشی بزنم از زندگی رنگ
اگر تو بمانی ، من رازی را با تو خواهم گفت
رازی را با تو خواهم گفت، رازی را با تو خواهم گفت
اگر تو بمانی ، من رازی را با تو خواهم گفت
- Artist:India Martínez
- Album:Te cuento un secreto (2016)